مطالب ابر طنز !!
اینجا خاطراتـــــــه که ماندگار میشه
تاریخ : 8 / 2 / 1391
نویسنده : سمانه
 

 

به دوستم میگم: نمره ها رو زدنا. میگه: با شماره دانشجویی؟ میگم: پ ن پ با شماره کفش. اونایی هم که دمپایی داشتن رو هم مردود کرده…

 

دیشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی می کردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟ پ ن پ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پ ن پ و زهرمارف سوار شو بریم… میگم کلانتری؟ میگه پ ن پ میبرمت لندن

لیلی به مجنون گفت: همه این اکرا رو می کنی برا من؟ مجنون: پ ن پ من عاشق آنجلینا جولی ام، تو حریف تمرینی هستی!

دوستم زنگ زده خونه. گوشی رو برداشتم سلام کردم. میگه: تو خونه ای. میگم: پ ن پ لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیام خود را بگذارید… با تشکر! 

پسره اومده خواستگاریم میگم من الان میخوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟
پ ن پ۱۰ دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه!

یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین. دوستم میگه: معتاده؟ پ ن پ میخواد انعطاف بدنو به رخ بکشه!

داشتم تلویزیون می دیدم. بعد مادربزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی میدیدی؟! گفتم: پ ن پ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای بیبینی!

رفتم داروخانه. پیرمرده دفترچه بیمه رو داده به مسئول داروخانه. بعد از چند دقیقه مسئول داروخانه داروهاش رو آورده پیرمرده گفت پدرجان می بری؟ پیرمرده گفت پ ن پ همین جا می خورم! بی زحمت یک نوشابه خنک و سالاد هم بیار…

 

 




|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب